فرهنگ اسلامی

ندارم
  • ۰
  • ۰

فرهنگ اسلامی

ویژگیهای‌ فرهنگ‌ اسلامی در نگاه اهل بیت

پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در ایران‌ پس از قرن ها مبارزه و فدا کاری در حقیقت پیروزی اسلام ناب محمدی و حاکمیت مکتب اهل بیت بود.

تهاجم دشمنان نیز بیشتر به فرهنگ انقلاب که همان فرهنگ اسلام ناب محمدی است می باشد؛ بدیهی است در دنیای‌ امروز که برخلاف‌ استحکام‌ مرزهای‌جغرافیایی‌، مرزهای‌ عقیده‌ و فرهنگ‌ و اخلاق‌ و ارزش های‌ انسانی‌ را در هم‌ شکسته‌ و سردمداران‌ استکبار جهانی‌ با تبلیغات‌ گسترده‌ و شیطانی‌ در صدد بی‌هویّت‌ کردن‌ ملتها ـ از طریق‌ قطع‌ ارتباط‌ آنها با فرهنگ‌ خویش‌ ـ برآمده اند. آنان به خوبی‌ دریافته‌اند که‌ ملتها در برابرحملات‌ نظامی‌، تحریم های‌ اقتصادی‌ و فشارهای‌ سیاسی‌ می‌توانند تاب‌ بیاورند و حتی‌ ورزیده‌تر نیز می‌شوند، ولی‌ «تهاجم‌ فرهنگی‌ و جنگ نرم» اگرحساب‌ شده‌ و با برنامه‌ پیش‌ برود، کارساز خواهد بود، درست‌ به‌ همین‌ دلیل‌، کشورهای‌ اسلامی‌، به طور عموم‌ و جمهوری‌ اسلامی‌ به طور خاص‌ از بدو تولّد تا کنون‌، آماج‌تیرهای‌ زهرآگین‌ فرهنگی‌ دشمن‌ بوده‌اند و آنان به‌ چیزی‌ جز دست‌ شستن‌ ما از عقاید و فرهنگمان‌ راضی‌ نخواهد شد؛ قرآن‌، راز آن‌ را چنین‌ افشا می‌کند:

وَدَّ کَثیرٌ من اَهلِ الْکِتابِ لَو یَرُدُّونَکُمْ مِن بَعدِ ایمانِکُمْ کُفّاراً حسداً مِن عِنْد اَنْفُسِهِمْ۱

بسیاری‌ از اهل‌ کتاب‌، از روی‌ حسد ـ که‌ در وجود آنها ریشه‌ دوانده‌ - آرزو می‌کنند که‌ شما را، بعد از اسلام‌ و ایمان‌، به‌ حال‌ کفر بازگردانند.

بر این‌ اساس‌، بر همة‌ دلسوختگان‌ مکتب‌ اسلام، ‌فرض‌ است‌ که‌ در برنامه‌ها‌ی خود، به‌ حفظ و گسترش فرهنگ‌ اسلامی که عاشقان بسیاری در ایران و جهان دارد بیشتر توجه کنند و همت گمارند و نقشه‌ها و توطئه‌های‌ دشمنان‌ را نقش بر آب سازند و امید آنان را به‌ یأس‌ و نومیدی‌ تبدیل کنند.

در اینجا به‌ عنوان نمونه به اختصار به‌ معرفی‌ برخی از ویژگی های فرهنگ اسلام ناب محمدی و تشیع علوی که از آن باید ترویج کرد می پردازیم.

ویژگیهای‌ فرهنگ‌ سلامی در نگاه اهل بیت

۱ ـ جامعیت‌: با توجه‌ به‌ اینکه‌، فرهنگ‌، با نوع‌ انسان‌ سر و کار دارد و در صدد قوام‌ بخشیدن‌ به‌ زندگی‌ آدمی‌ است‌، باید به گونه‌ای‌ جامع‌ و فراگیر باشد که‌ همة‌ انسانها را با هر رنگ‌ و نژادی‌ زیر پوشش‌ بگیرد و خواسته‌های‌ به حق‌ آنان‌ را اشباع‌ کند و مکتب اهل بیت‌، در تئوری‌ و عمل‌ از چنین‌ خصوصیتی‌ برخوردار است‌.

۲ ـ سرشاری‌ و بی‌نیازی‌: فرهنگ‌ اصیل‌، باید تمام‌ زوایا و ابعاد گوناگون‌ زندگی‌ بشری‌ را پرکند و خواسته‌های‌ فطری‌ و غرایز طبیعی‌ او را بگونه‌ای‌ معقول‌، ارضا نماید؛ میان‌ او و پروردگارش‌ از یکسو و بین‌ او و پدیده‌های‌ اطرافش‌ از سوی‌ دیگر ارتباط‌ برقرار سازد و تکامل‌ مادّی‌ و تعالی‌ روحی‌ او را تضمین‌ کند. روشن‌ است‌ که‌ اگر فرهنگی‌ غنی‌ و پربار نباشد یا در بستر تربیت‌ و آموزش‌ خویش‌ به‌ فرهنگ-های‌ دیگر محتاج‌ باشد، از عهدة‌ ایفای‌ مسئولیت‌ خود، برنخواهد آمد.

خوشبختانه‌ اسلامی که قرآن و عترت را در کنار هم دارد از این‌ ویژگی‌ برخوردار است‌، امام‌ صادق‌ علیه‌السلام‌ پیرامون‌ رهبری‌ معصوم‌ می‌فرماید:

اِن‌َّ الارْضَ لا تُتْرکُ اِلاّ بِعالِم‌ یحتاجُ النّاسُ اِلَیه‌ وَ لا یحتاجُ اِلَی‌النّاسِ۲

زمین‌ هیچ‌ گاه‌ بدون‌ عالمی‌ که‌ مردم‌ بدو نیاز دارند و او به‌ مردم‌ نیاز ندارد، رها نمی‌شود.

قرآن‌ نیز، دریای‌ عمیق‌ و بیکرانی‌ است‌ که‌ هر نابغه‌ و دانشمندی‌ را از زلال‌ خویش‌ سیراب‌ می‌کند، ولی‌ کسی‌ جز معصوم‌ به‌ اعماق‌ آن‌ راه‌ نخواهد برد و به‌ آن‌ سوی‌ ساحلش‌، ره‌ نخواهد سپرد. چنانکه خود می فرماید:

إِنَّهُ لَقُرْءَانٌ کَرِیمٌ(واقعه۷۷)فىِ کِتَابٍ مَّکْنُونٍ(۷۸)لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ(۷۹)

که آن، قرآن کریمى است، (۷۷)که در کتاب محفوظى جاى دارد، (۷۸)و جز پاکان نمى‏توانند به آن دست زنند [دست یابند].

بدیهی است که در قرآن مطهرون تنها به اهل بیت نسبت داده شده است.

۳ ـ جاودانگی‌: فرهنگ‌ اهل بیت همان فرهنگ ناب محمدی و اسلام اصیل‌، واقعی‌، ریشه‌دار و جاویدان‌ است‌، نه چون‌ فرهنگ های‌ سطحی‌ و بی‌ریشه‌، که زدودنی‌ و نابود شدنی‌ هستند. چنانکه قرآن مجید می فرماید‌:

کَذلک یضْرِبُ اللّهُ الْحَق وَالْباطلَ فَاَما الزبد فَیذْهبُ جفاءً وَ اَما ما ینْفَع النّاسَ فَیمکُثُ فی‌ الاَْرْضِ۳

این‌ چنین‌ خداوند، حق‌ و باطل‌ را مثَل‌ می‌زند؛ اما کف‌ (روی‌ آب‌) نابود می‌شود، ولی‌ آنچه‌ به‌ سود مردم‌ است‌، در زمین‌ پایدار می‌ماند.

و خداوند چنین‌ تضمینی‌ را در مورد اسلام‌ و قرآن‌ داده‌ است‌. علاوه‌ بر اینکه‌ معماری‌ این‌ دین‌ حنیف‌ از چنان‌ استحکام‌ و دقّتی‌ برخوردار است‌ که‌ هرگز در برابر گردبادهای‌ مخالف‌ آسیب‌ نخواهد دید، یعنی‌ اسلام‌، برای‌ بالندگی‌ و پویایی‌ خود، از سوی‌ عوامل‌ برونی‌ و درونی‌ تقویت‌ می‌شود و راه‌ جاودانگی‌ را طی‌ می‌کند و گر چه رسالت خاتمه یافته است ولی ولایت تا بشری باشد برای پاسداری از دین حضور خواهد داشت و شیعه معتقد است که باید همواره دین را از آنان آموخت. امام‌ باقر علیه السلام می فرماید:

شَرقا وَ غَربا لَن تَجِدا علْماً صَحیحاً اِلاّ شَیئاً یخْرجُ من عندنا اَهلَ الْبَیت۴

به‌ شرق‌ بروید یا به‌ غرب‌ بروید، هرگز دانش‌ صحیحی‌ را جز نزد ما اهل‌ بیت‌ نخواهید یافت‌.

۴ ـ خدا محوری‌: خداوند دانا و توانا‌ بهترین‌ نظام‌ را آفریده‌ و همه‌ امکانات‌ را برای‌ تکامل‌ انسان‌ فراهم‌ ساخته‌ است‌. تشیع در راستای‌ این‌ بینش‌ توحیدی‌ به‌ توحید عملی‌ رسیده‌ و بر این‌ باور است که‌ باید در راه‌ قرب‌ خداوند گام‌ بردارد. این‌ بینش‌ ناب‌ توحیدی‌ است‌ که‌ شیعیان راستین را از پاره‌های‌ آهن‌ محکم‌تر ساخته‌ و در طوفان‌های‌ هجوم‌ دشمنان‌ مقاوم‌ و استوار گردانده‌ است‌. توکلشان‌ فقط‌ بر خداست‌ و خداوند را ناظر، حاضر و مدافع‌ خود می‌دانند و همین‌ بینش‌؛ صبر، استقامت‌، شجاعت‌ و تحمل‌ آنان‌ را درمقابل‌ سختی‌ها، دشمن‌ و مصائب‌ به‌ درجات‌ والا رسانده‌ است‌. آنان‌ خود را از غیر خدا پیراسته‌ و فقط‌ برای‌ رضای‌ خدا و اجرای‌ مشیت‌حق‌ در سرکوب‌ ظلم‌ و کفر و جهل‌ شمشیر می‌زنند. آیة‌ زیر حکایت‌ کاملی‌ از بینش‌ توحیدی‌ و ناب‌ آنان‌ است‌:

قُلْ لَنْ یُصِیبَنَا اِلاّ ما کَتَبَ اللّهُ لَنا هُوَ مَوْلینا وَ عَلَی‌ اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا اِلاّ اِحْدَی‌ الْحُسْنَیَیْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ اَنْ یُصِیبَکُمُ اللّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ اَوْ بِاَیْدِینا فَتَرَبَّصُوا اِنّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ۵

بگو: هیچ‌ حادثه‌ای‌ برای‌ ما رخ‌ نمی‌دهد، مگر آنچه‌ خداوند برای‌ ما نوشته‌ و مقرر داشته‌ است‌. او مولای‌ ماست‌ و مؤمنان‌ باید تنها بر خدا توکل‌کنند. بگو: آیا دربارة‌ ما جز یکی‌ از دو نیکی‌ را انتظار دارید؟ ولی‌ ما انتظار داریم‌ که‌ خداوند عذابی‌ از سوی‌ خودش‌ به‌ شما برساند یا به‌ دست‌ ما (شما را هلاک‌ کند) اکنون‌ که‌ چنین‌ است‌ پس‌ منتظر باشید و ما هم‌ با شما انتظار می‌کشیم‌.

۳ ـ کرامت انسانی‌: اسلام‌ اهل بیت عزّت‌ نفس‌، کرامت‌، هدفداری‌، بی‌نیازی‌ و اتّکای‌ به‌ نفس‌ را با خود دارد و از انسان می خواهد هرگز خدا را فراموش نکند که به فراموشی خود منجر خواهد شد.

وَ لا تَکُونُوا کَالَّذین نَسوا اللّه فَاَنْساهم اَنْفُسهم اُولئِک هم‌ الْفاسقُونَ ۶

مثل‌ کسانی‌ نباشید که‌ خدا را فراموش‌ کردند و خدا نیز خودشان‌ را از یادشان‌ برد، آنان‌ تبهکارانند.

«خدافرموشی‌ و خود فراموشی‌» ارتباط‌ مستقیم‌ با یکدیگر دارند؛ هر کس‌ «خدایاب‌» شود، خود را نیز می‌یابد و هر که‌ خود را بشناسد و جایگاه‌ فردی‌ و اجتماعی‌ خویش‌ را در میان‌ پدیده‌ها باز یابد، به طور طبیعی‌، خدا را نیز شناخته‌ و می‌یابد و مس‌ وجودش‌ با کیمیای‌ توحید، زر می‌شود و هر کس به دیگران تکیه کند کرامت خود را از دست می دهد. اگر کسی یا ملّتی‌، هویت‌ و شخصیت‌ خود را از دست‌ بدهد، هستی‌خود را به‌ آتش‌ کشیده‌ است‌ و این‌ پدیدة‌ شوم‌ آرزوی‌ بزرگ‌ دشمنان است‌.

۴ ـ ایمان‌ به‌ حیات جاوید: در فرهنگ اهل بیت نه تنها خوف‌ از مرگ‌ انسان را نگران‌ نمی کند بلکه‌ نیکوکاران‌ به‌ امید رسیدن‌ به‌ پاداش‌ اعمال‌ صالح‌ خود برای‌ آن‌ لحظه‌ شماری‌ می‌کنند.

۵ ـ تسلیم‌ و رضا‌: گاهی‌ امر ناخوشایندی‌ خواه‌ناخواه‌ باید اتّفاق‌ بیفتد و ارادة‌ انسان‌ در وقوع‌ یا عدم‌ وقوع‌ آن‌ تأثیری‌ ندارد. در این‌ صورت‌ نیز نگرانی‌ بی‌مورد است‌ و تسلیم‌ شدن‌ در مقابل‌ قضاهای‌ حتمی‌ و رضایت‌ دادن‌ به‌ مقدرات‌ الهی‌ از عوامل‌ مؤثر در ایجاد آرامش‌ روحی‌ است‌. امام‌ علی‌علیه السلام می‌فرماید:

اِذا کانَ الْقَدَرُ لا یُرَدُّ فَالاحْتِراسُ باطِلٌ۷

هنگامی‌ که‌ قدر (حادثه‌ ناگوار) تغییر ناپذیر است‌، سعی‌ در مصون‌ماندن‌ از آن‌ بیهوده‌ است‌.

۶ ـ احساس‌ مسؤولیت‌ ‌: در فرهنگ اهل بیت انسان تنها به‌ فکر اصلاح‌ خود نیست، بلکه‌ به‌ اصلاح‌ جامعه‌ نیز توجه‌ دارد و خود را در قبال‌ همه مسئول می‌شناسد. در این‌ راه‌ از ابزار امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر استفاده‌ می‌کند و با نرمی‌ و ملاطفت‌ عیوب‌ دیگران‌ را متذکر شده‌ و آنان‌ را همچون‌ برادری‌ دلسوز نصیحت‌ می‌کند. البته‌ تلاش‌ دارد تا آنچه‌ را به‌ دیگران‌ می‌گوید خود انجام‌ دهد و از دیگران‌ جلوتر باشد.

۷ ـ استقامت‌ و پایداری‌: در قرآن‌ مجید بیش‌ از سی‌ آیه‌، مسأله‌ صبر را در ارتباط‌ با جهاد و مبارزه‌ و یا مقاومت‌ پیامبران‌ و رهبران‌ الهی‌ در برابر مشکلاتی‌ که‌ بر سر راه‌ خود از ناحیه‌ دشمنان‌ داشتند را مطرح‌ نموده‌ است‌.

با توجه‌ به‌ دستورات‌ دینی‌ در زمینه‌ صبر و پایداری‌ در راه‌ هدف‌ و در مبارزه‌ با سختی‌ها و مشکلات‌، یکی از ویژگی‌های‌ بارز مکتب اهل بیت استقامت‌ در برابر ناگواری‌ها و سختی‌هاست‌. آنان‌ نه‌تنها صبر می‌ورزند و دیگران‌ را نیز به‌ صبر و پایداری‌ دعوت‌ می‌کنند، که‌ در مواقع‌ بحران‌ و سختی‌ و کمبود و مشکلات‌، در تحمل‌ پیشگامند؛ در میدان‌ نبرد، دشواری‌ها را به‌ جان‌ می‌خرند تا امنیت‌ ملت‌ خویش‌ را تضمین‌ کنند؛ در برابر توطئه‌های‌ داخلی‌ نیز هوشیاری و مقاومت‌ به‌ خرج‌ می‌دهند تا انقلاب اسلامی را بیمه‌ کنند. شهادت‌ همرزمانشان‌ نیز نه‌تنها خللی‌ در ارادة‌ مقاوم‌ آنها پدید نمی‌آورد که‌ آنها را محکم‌تر و آبدیده‌تر می‌سازد.

۸ ـ ولایت پذیری: از ویژگی‌های‌نظام‌ ولایی‌، عشق‌ و محبت‌ دو طرفه‌ ولی‌ امر و افراد تحت‌ امر او می‌باشد. اطاعت‌ و تبعیت‌ در تشیع از رهبری‌، تبعیت‌ از روی‌ آگاهی‌ و شناخت‌ است‌.

۹ ـ تکلیف‌ مداری: فرهنگ اهل بیت ، فرهنگ تکلیف مداری است. شیعیان چون‌ این‌ دنیا را محل‌ امتحان‌ و آزمایش‌ می‌دانند، دل به آن نبسته و تنها به‌ ادای‌ تکلیف‌ می‌اندیشند و پیروزی‌ یا شکست‌ و زنده‌ ماندن‌ یا شهادت‌ برایشان‌ مطرح‌ نیست‌. اعتقاد به‌ ادای‌ تکلیف‌ سبب‌ می‌شود بدون‌ اینکه‌ طمعی‌ آنان‌ را تشویق‌ به‌ حضور و یا جبری‌ آنان‌ را ملزم‌ گرداند، داوطلبانه‌ و براساس‌ انجام‌ تکلیف‌ و وظیفه‌ در صحنه‌های‌ نبرد و سختی‌ها حضور می یابند.

۱۰ ـ شهادت‌طلبی‌: در فرهنگ اهل بیت نه‌تنها از مردن‌ هراسی نیست که‌ شهادت‌ یک انتخاب‌ است. شیعه شهادت‌ را پایان‌ رنج‌ها و آغاز بار یافتن‌ به‌ درگاه‌ الهی‌ می‌بیند؛ به‌ همین‌ دلیل‌، نتیجة‌ انجام‌ وظیفه‌، چه‌ دست‌یابی‌ به‌ پیروزی‌ باشد و یا نیل‌ به‌ شهادت‌، هر دو برای‌ او گوارا و مطلوب‌ است‌. بلکه‌ شهادت‌ برای‌ او برترین‌ غایت‌ و نیکوترین‌ مطلوب‌ است‌ زیرا با شهادت‌ به‌ لقای‌ خدا می‌رسد و نامه‌ عمل‌ با مهر شهادت‌ ختم‌ می‌شود، ولی‌ پیروزی‌ در جنگ‌ گر چه‌ مدال‌ افتخاری‌ است‌ و نمره‌ قبولی‌ مجاهد پیروز در نامة‌ عملش‌ ثبت‌ می‌شود، ولی‌ او تا آخر عمر در معرض‌ ابتلا است‌ و باید با کوشش‌ بسیار این‌ سعادت‌ گرانبها را حفظ‌ کند.

از حضرت‌ علی‌ علیه السلام نقل‌ شده‌ که‌ فرمود:

«بهترین‌ مرگ‌ها، شهادت‌ (در راه‌ خدا) است‌؛ سوگند به‌ آن‌ کسی‌ که‌ جان‌ فرزند ابوطالب‌ در دست‌ اوست‌، دریافت‌ هزار ضربه‌ شمشیر برمن‌ آسان‌تر از مرگ‌ در بستر در غیر طاعت‌ خداست‌.»۸

۱۱- خدمتگزاری: در فرهنگ اهل بیت حتی مدیریت‌ مطلوبیت‌ ذاتی‌ ندارد. بلکه به‌ عنوان‌ ثانوی‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد زیرا هدف استیفای حقوق‌ مسلمانان‌، کمک‌رسانی‌ به مردم و مساعدت‌ در رفع‌ حوایج‌ مادی و معنوی آنان‌ و اجرای احکام الهی است.

عبداللّه‌ نجاشی‌، والی‌ اهواز، به‌ امام‌ جعفر صادق‌ علیه السلام نامه‌ای‌ نوشت و از او در امر ولایت‌ سؤال‌ نمود. آن‌ حضرت‌ پاسخ‌ داد:

من‌ از این‌ کار تو هم‌ خرسندم‌ و هم‌ نگران‌. اما خوشحالی‌ من‌ از این‌ جهت‌ است‌ که‌ شاید خداوند به وسیله‌ تو یکی‌ از دوستداران‌ آل‌ محمد را به‌ پناه‌ برساند و همچنین‌ دردمند و گرفتاری‌ نجات‌ یافته‌ به‌ عزت‌ و شوکت‌ دست‌ یابد.

اما آنچه‌ که‌ مرا به‌ نگرانی‌ می‌افکند این است‌ که‌ مبادا از طرف‌ تو به‌ دوستان‌ ما کمترین‌ بی‌توجهی‌ و کم‌ لطفی‌ روا گردد. بدیهی‌ است‌ در این‌ صورت‌ بوی‌ بهشت‌ به‌ مشام‌ تو نخواهد رسید.

پی‌ نوشت‌ها:

۱ـ بقره‌، آیة‌ ۱۰۹.

۲ـ بحارالانوار، ج‌ ۲۳، ص‌ ۵۰.

۳ـ رعد، آیة‌ ۱۷.

۴ـ بصائر الدرجات‌، صفّار، ص‌ ۳۰.

۵ـ توبه‌، آیه‌ ۵۱ ـ ۵۲.

۶- حشر، آیه ۱۹.

۷ـ شرح‌ غررالحکم‌، ج ۳، ص‌ ۳۹۳.

۸ـ نهج‌البلاغه‌، خطبه‌ ۱۲۲.

  • ۹۴/۱۲/۱۱
  • farhang islami

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی